گشتی در زیباترین خانه های تبریزی [قسمت دوم]

در بخش اول سلسله مطالب گشتی در خونهای تاریخی تبریز، شما رو به دیدن تعدادی از خونهای زیبای این خطه از ایران پهناور بردیم. گفتیم که تبریز، دیار اولین هاست. جایی که اولین چاپ خونه و شهرداری و شهربانی و اولین مرکز تلفن و خیلی از اتفاقات بزرگ فرهنگی و هنری و سیاسی کشور، اول در اون جا روی داد.

تبریز دارای بازار بسیار قشنگتر بوده که مسقف ترین بازار ایران هستش و در فهرست آثار جهانی هم قرار داره.
گفتیم که تبریز در سال ۲۰۱۸ میلادی به عنوان پایتخت گردشگری کشورای جهان اسلام برگزیده شده و این دیار تاریخی قشنگتر، باید خود رو واسه یکی اتفاق مهم گردشگری در ایران و جهان آماده کنه.

تبریز، ویترین خونهای تاریخی ایرانه و آوازه ای جهانی داره.
واسه خیلی از ایرانیای عشق سرزمینای شمالی و جنوبی همسایه،‌ گردشگری در ایران خیلی معنا و مفهومی نداره و واسه بعضی هم، گردشگری در ایران خلاصه شده به شیراز و کرمان و اصفهان و کیش! سرویس گردشگری ما هم در چند ماه گذشته تلاش کرده تا شما رو با باحال ترین نقطه های گردشگری این مرز و بوم آشنا کنه.

از عروس آبشارای ایرونی و مرموز ترین شهر ایران و جذاب ترین جزیره کشور گرفته تا گشتی در تاریخی ترین شهر دنیا و پایتخت سفال، همه و همه در این سرزمین قدیمی و لابلای صفحات گردشگری ما، در دسترس میشه.

در بخش اول گفتار معرفی خونهای قدیمی تبریز، بخشی از خونهای قدیمی رو تماشاگر بودیم. فهمیدین که یکی از محله های دیدنی تبریز، محله مقصودیه س که ویترین خونهای تبریز اسمشه. پاییز گردی در تبریز، حال و هوای خود رو داره، مخصوصا وقتی خشکبار خوشمزه تبریزیا هم در جیب داشته باشین، قدم زدن در محله های قدیمی و مدرن این شهر قشنگتر،  فصای رمانتیکی رو واسه نوستالژی بازا به ارمغان می آورد.

پاییز، شهر گردش در فصل هزار رنگ هزار چهره س و چه جایی بهتر از تبریز که که برگی از دفتر پر افتخار سرزمین بزرگ پارسه. تبریز رو باید از سخن بزرگان شناخت.

استاد شهریار در وصفش اینجور گفت:

شهر تبریزه و جون قربان جانان می کنه      سرمه چشم از غبار کفش مهمون می کنه

شهر تبریزه، کوی دلبران                           ساربانا بار بگشا ز اشتران

شهر تبریزه و مشکین مرز و بوم                مهد شمس و کعبه ملای روم

کارناوا خوش فرود آی و درآی                         ای به تار قلب ما بسته در آی

شهر ما امشب چراغات می کنه                       آفتاب چرخ مهمون می کنه

گفتار امروز رو از موزه سفال که یکی از خونهای تاریخی تبریزه شروع می کنیم.

خونه سفال

تبریز هم، خونه سفال داره.
قبلا گفتیم که پایتخت سفال ایران، لالجین همدانه و اتفاقا موزه آبگینه تهران، جاییه که شما می تونین تاریخ باستان شناسی ایران زمین رو در اون جا در فضایی باحال که با معماری مدرن یه طراح اتریشی هم همراه شده، ببینین.
خونه سفال تبریز هم نشون دهنده بخشی از این تاریخ با شکوه س.

این خونه یه پرتال اینترنتی داره و در اون میشه بخشای جور واجور این مجموعه تاریخی و فرهنگی رو به صورت مجازی دید. دهم شهریور جشن دوازدهمین سالروز گشایش موزه زنده سفال تبریز با حضور مسوولین، هنردوستان و هنرمندان شهر با میزبانی هیئت مدیره ، اعضا و هنرجویان دوره های جور واجور گذشته وحال انجمن دوستداران سفال آذربایجان شرقی درموزه زنده سفال تبریز در بستری خوشحال و فرهنگی برگزار گردید.

خونه سفال تبریز که با نام خونه صرافلار هم شناخته می شه، در خیابون صرافلار روبروی خیابون شمس تبریز قرار داره.
شمس تبریز همون بود که مولانا درباره اش می گفت که شمس تبریز که نوز مطلقه، آقتابه و ز انوار حقه . . .

این عمارت هم چون دیگه خونهای قدیمی تبریز که در گفتار قبلی به اون اشاره کردیم، زیر زمین داشته و ایوانای اون با ستونایی قشنگتر، گچ کاری شده.
گچ کاریایی که در بناهای سبک قاجار بسیار میبینیم و بالاترین درجه اونو در نگین کاخای ایران (کاخ گلستان) در دسترسه.

در وسط این اون خونه. حوضی بزرگ به چشم میاد که دو طرف، باغجه ای قرار گرفته و هر چند باغ ایرونی رو یادآور نیس،‌ اما بعیده که طراحش، الگوی باغ ایرونی رو تو ذهن خود نداشته و واسه طراحی خونه، از الگوهای معماری سنتی و قدیمی ایران استفاده نکرده باشه.

سقف زیر زمین خونه خیلی زیباست و شما رو با طاق و گنبد، میزبانی می کنه.
در این زیر زمین هم هم چون دیگه خونهای قاجاری، حوض خونه بزرگ هست.
این خونه به وسیله به وسیله سازمان میراث فرهنگی وقت خریداری شد و در سال ۱۳۷۴ به عنوان نمایشگاه و خونه سفال تبریز استفاده گردید.

خونه در سال ۱۳۸۱ به فهرست آثار ملی کشور اضافه شد.

خونه لاله ای

خونه لاله ای که یادآور گل لاله س هم از جمله دیگه خونهای تاریخی ویترین خونهای تاریخی ایران در دیار اولینا حساب می شه.
قدمت خونه به عصر پهلوی برمیگرده. واسه مرحوم یحیی ذکا، از محققان برجسته معاصر بود. ایشون رو از موسسات موزه در ایران می دونن. نقش اون در طراحی و راه اندازی موزه ها در کشور بسیار مهم بود.

به خاطر تکریم خدمات مرحوم ذکا در مورد تاریخ و ایران شناسی، مخصوصا پژوهشایی در مورد آذربایجان و تبریز، این خونه به دفتر پژوهشای تاریخی یحیی ذکا تبدیل شد.
بنایی که در دو طبقه ساخته شده و عرضه ۹۰۰ متری و اعیانی ۶۰۰ متر مربعی داره.

طبقه همکف، اتاق مرکزی داره و چند اتاق جنبی اونو محاصره کرده. راه ورود به این طبقه، از راه راه پله س . خونه لاله ای با دو ایوون که سر ستونای گچ بری شده جذاب داره، ساخته شده و معماری دید جالبی رو به تصور میکشه.

خونه لاله ای، حیاط خونه ای داره که حوضی قشنگتر در اون جای گرفته و به وسیله باغچه ها، گل کاری شده و در بخش شمالی خونه هم،‌ حیاط خلوت قرار داره.
روشنایی خونه از این بخش تامین می شه.

خونه لاله ای در آذر ماه ۷۹ ثبت ملی شد.

خونه ارفع الملک جلیلی

از جمله دیگه خونهای تاریخی تبریزیا هستش.
فردی به نام حسین قلی خان جلیلی که روزگاری شهردار تبریز بود، به عنوان نهمین شهردار این شهر، لقب ارفع الملک داشت. ایشون بخشی که قبلا به عنوان مهرانه رود گفته می شد رو بدون دریافت اعتبارات دولتی، دیوارکشی کرد و اولین کشتارگاه مدرن تبریز رو ساخت.

دار المجانین و دارالتربیت تبریز که محل سرپرستی و آموزش کودکان بی سرپرست بود رو ساخت. جالبه که بدونین که اولین کسی که در ایران، گواهی رانندگی گرفت، بچه اون بود. حسین قلی خان رو یکی از نیکوکار ترین مردمون معاصر تبریز می دونن که ساکن محله منصور (شهید بهشتی فعلی) بود.

سنگ کاری این خونه، یکی از چیزهاییه که جلب توجه می کنه.
سنگ کاری خونه از سر در تا در بخشای دیگه، از جمله عالی ترین سنگ کاری بناا در این شهره. جالبه که بدونین سر در خونه ارفع الملک در مهر ماه ۱۳۸۱ در فهرست آثار ملی کشور قرار گرفت.

با امید به اینکه سازمان میراث فرهنگی با کمک شهرداری تبریز و خیران میراث فرهنگی، واسه پیشرفت و باز سازی این خونه تلاش کرده و این خونه رو تا سال ۲۰۱۸ میلادی، یکی از مقصدای گردشگری تبریز کنن.

خونه پروین

پروین اعتصامی، شاعره بزرگ ایران معاصر، اهل تبریزه و در اسفند ۱۲۸۵ در خونه ای در محله ششگلان این شهر به دنیا اومد. نام واقعی اون رخشنده بود که به واسطه نام پدرش که یوسف اعتصام الملک، نویسنده و ناشر نامدار تبریزی بود،‌ به پروین اعتصامی معروفیت یافت. پروین، یکی از هزاران استعداد ناب ادبی تاریخ معاصره و در سن هفت سالگی، اولین شعرش رو سرود.

ایشون تا سن شش سالگی در این خونه می زیست. در روزگار الان، سازمان میراث فرهنگی بعد از بازسازی بنا، اونو تبدیل به بنیاد فرهنگ هنر و ادب آذربایجان کرد.

قدمت خونه به دوران پهلوی اول برمیگرده که بخشایی هم در دوران قاجار ساخته شده بود که انگار حالا اثری از اون باقی نمونده. وقتی وارد خونه میشین، حیاطی قشنگتر، دل فریبه. در وسط، هم چون دیگه خونهای تاریخی تبریز، حوض کوچیکی هست و چهار باغچه در دور و بر اون قرار داره.

دو ورودی به داخل ساختمون مشاهده می شه که نمای آجری جذابی داره.
نام خونه به نام دار ترین شاعره معاصر کشور تزیین شده و در سال ۱۳۸۵ در فهرست آثار ملی کشور قرار گرفت.

بازدید از خونه پروین، بازدید از هنر و معماری و تاریخ معاصره که مشاهده اون خالی از لطف نیس.

خونه پروین تبریز رو در خیابون عباسی، جنب مسجد میر آقا، کوچه ساوجبلاغی میشه دید.

خونه کلانتر

این خونه در باغی به همین نام جا خوش کرده و واسه میرزا ابراهیم خان باغ میشه ای، ملقب به شرف الدوله بود. لقب دیگش کلانتر بوده و به همین نام این خونه تخلص پیدا کرده. اون اولین نماینده تبریزیا در اولین دوره مجلس شورای ملی بود و به عنوان سومین شهردار تبریز شناخته می شه.

این نوشته را هم از دست ندهید :
رویکرد «شوک و مرگ»؛ روش جدیدی که انسان را به درمان ایدز بسیار نزدیک ساخته است

پدر میرزا ابراهیم خان، کلانتر بود و ایشون هم یه مدت جانشین پدر شد.
این خاندان، صاحب و کدخدای باغمیشه ای تبریز بودن و امروزه هم آثاری هم چون مسجد کلانترا از اون به یادگار مونده.

قدمت خونه به عصر قجر می رسه. این بنا در واقع کوشی بوده در مساحتی به وسعت شش هزار و پانصد متر مربع که در دو طبقه، به وسیله معمازی اهل قفقاز، که مهلم نام داشت،‌ بنا گردید. اصل قریبه در این خونه که در معماری ایرونی مشاهده می شه، رعایت شده.
طبقه همکف، ایوانی با ۴ جفت ستون که سر ستونای گچی،‌ زیبایی خاصی رو به اون بخشیده ،‌ قرار داره.

دهلیزا و هشتیای این بنا هم چون دیگه خونهای تاریخی تبریز، دلفریبه.

گچ بریای زیبای نمای ساختمون کلانتر به صورت برجسته و به ظاهر انگور و برگ بوده و در داخل باغ هم دو استخر دیده می شه که استخر قدیمی روبروی عمارت کوشک و دیگری در بخش جنوبی هستش.
باغ کلانتر در سال ۸۲ به جمع آثار ملی ایران اضافه شد.

این بنا در خیایان عباسی، کوچه هاشمی قرار داره.

خونه کلکته چی

کلکته یکی از بنادر هنده، اما این جا در دیار اولینا، جاییه که شما می تونین یکی از خونهای تاریخی این مرز و بوم رو ببینین.
قدمتش به دوران پهلوی اول برمیگرده. جایی در مرکز تبریز که واسه رفتن به اون جا کار سختی در پیش نیس.
کافیه به محله راسته کوچه رفته و در بن بست کلکته چی، عمارت زییایی رو نظاره کنین.

کلکته چیا، از تاجران تبریز بودن. از یادگارای قدیمی اونا، کتابخونه کلکته چیا هستش.
ستونای گچ کاری شده و پنجره های زیبایش، یادآور خونه بهنامه که در گفتار قبلی به اون اشاره کردیم.

خونه در حال تخریب بوده و همراهی مسئولان و نیکوکاران رو واسه تعمیر اون می خواد.

خونه صحتی

این خونه که به خونه دکتر صحتی معروفه، از دیگر خونهای قدیمی تبریز هستش.
سازمان میراث فرهنگی این خونه رو امروزه به خونه محرم تغییر نام داده. خونه ای در مساحتی به وسعت ۴۰۹ متر و در سه طبقه ساخته شده و دکتر ابوالقاسم صحتی، در زمان زندگی خود اونو به حسینیه عوض کرد.

نمای ساختمون آجر کاری بوده و سردری روی در ورودی اون قرار داره و پس از ورود به هشتی و عبور از چند پله، به حیاط می رسیم. سقف زیر زمینی طاقی شکل اون، هم چون خونه ساوجلاغی که در ادامه گفتار دربارش صحبت می کنیم، جلب توجه می کنه.

در زیر زمین خونه، حوض خونه و سردابهایی مشاهده می شه.
امروزه مردم و گردشگران واسه بازدید از اشیا و وسایل مربوط به آیینای عزاداری امام حسین در ماه محرم، به این خونه اومده و از اون بازدید می کنن. اگه در پاییز ۹۵ که مصادف شده با ایام محرم و صفر به این خطه سفر کنین، مراسمایی در این خونه قدیمی می بینین.

خونه دکتر صحتی در سال ۱۳۷۸ به فهرست آثار ملی کشور اضافه شد.

این خونه قدیمی در انتهای خیابون شهید مطهری، کوچه شهید گوگانی قرار داره.

خونه استاد شهریار

تبریز رو خیلیا با فرش و سوغاتش و بازارش و بعضی هم با فرهنگ قدیمی و ادیبانش می شناسن. پروین اعتصامی و استاد محمد حسین بهجت تبریزی، از جمله چهره های فاخر تبریز هستن که خونه استاد شهریار این شهر هم یکی از مقصدای گردشگری دیار اولینای ایرانه.

استاد بهجت تبریزی، بچه میرزا آقا خشکنابی از وکلای دادگستری بود. ایشون در دوران مشروطه، به خاطر درگیریایی که در تبریز بود،‌ شهریار رو به روستای خشکناب می فرستند و کودکی شهریار در کنار کوه حیدربابا شکل گرفت.

شهریار، علم طب رو پیش گرفت و عاشق دختری می شه که ناتموم می مونه و ترک تحصیل کرده و زندگی اش رنگ شعر میگیره. اشعار شهریار، امروزه شهره داخلی و جهانی بسیار داره.

خونه شهریار، در ویترین خونهای تبریز یعنی محله مقصودیه قرار داره.  سومین خونه استاد در اون جا قرار داره و می گن که شهریار، بیست سال پایان عمرش رو در اون جا سپری کرد.
خونه در دو طبقه ساخته شده و به دوران پهلوی دوم برمیگرده.

شهرداری تبریز در سال ۱۳۶۷ پس از فوت استاد، خونه رو خرید و در سال ۱۳۷۰، اونو تبدیل به موزه کرد.
لوازم شخصی و کتابای استاد در این موزه نگهداری می شه.
حیاط خونه، باغ کوچیکی داره.
طبقه اول، به کتابا و عکسا و لوازم شخصی استاد مربوطه. در این طبقه، ساعتی هست که عقربه هاش به عقب برمیگرده و طرح و شعر ایرج نوبهار به زبون ترکی روی اون نقش بسته س.

روی اون نوشته شده : کاش قایدا روزگارین احوالی            بو ساعت یدونه زمان گده بیر دالی

در قسمت زیر زمین، یه اتاق و حوض خونه مشاهده می شه.

اگه به این خونه رفتید، شاید این شعر شهریار تو ذهن شما تجلی کنه که:‌

اومدی جانم به قربانت ولی حالا به چه دلیل   ….

این خونه در سال ۱۳۸۶ در فهرست آثار ملی کشور قرار گرفت. گر چه خونه قدمت چندانی نداره، اما بخشی از هویت فرهنگ و ادب این مرز و بوم رو در شهر تبریز نمایان می کنه.

خونه سلطان القرایی تبریز

از قدیمیای تبریز همین خونه س. جایی که بوی کهنگی میده و نیاز به تعمیر اون احساس می شه.
این خونه در محله شتربان که امروزه دوه چی نامیده می شه، قرار داره.
مالک این عمارت، حاج میرزا سلطان القرایی، از مفاخر روزگاره. ایشون در آزمایش نسخه های خطی، مهارت داشت و در سفرای خود به بیرون مرز کشور، نسخه های با ارزشی رو خریداری و به ایران می آورد.

در اواخر عمر ایشون، کتابخه اش به مجلس واگذار شد.
خونه ای ۴۰۰ متر مربعی که دو طبقه و یه زیر زمین داره.
ارسیای رنگارنگش، دل فریبه و پنجره های چوبی اش، دل نواز. نمای خونه آجری بوده و قالب بندیایی با گچ بریای سنتی معماری خونهای قدیمی تبریز در اون مشاهده می شه.
این خونه پس از خرید به وسیله سازمان میراث فرهنگی، در سال ۱۳۸۶ در فهرست آثار ملی کشور قرار گرفت.

این خونه حالا در خیابون دوه چی، بن بست کوزه گر قرار داره.

خونه ساوجبلاغی

ساوجبلاغ نام شهری در دور و بر کلان شهر پایتخته که از جمله خونهای قدیمی دوران پهلوی اول هستش.
ورودی خونه از راه یه هشتی بوده و پس از عبور از اون، وارد حیاط میشیم. فضای معماری خونه در ضلع شمالی و غربی، در دو طبقه ساخته شده که قسمت شمالی، پنجره های ارسی مشرف به حیاط داره.

در ایوون اون، دو ستون گچ بری دیده می شه و بالا ایوون هم شکل سنتور رو میبینیم. تزییات آجری و گچ بری این بنا خیلی مهمه. اگه هم چون دیگه خونهای ایرونی قدیمی به زیر زمین خونه بریم، بنای طاقی شکل و سردابهایی رو میبینیم.

نمای ساختمون آجری بوده و در خرداد ۷۹ به جمع آثار ملی کشور اضافه شد.
این بنا در خیابون امام خمینی و ضلع شمالی مسجد کبود قرار داره.

خونه سرخه ای

این خونه از جمله دیگه خونهای جذاب و تاریخی دیار اولینا حساب می شه.
خونه ای در محله سرخاب تبریز که سرخه ای اسمشه. مالک این خونه، داماد مظفر الدین شاه قاجار یعنی میرزا مهدی فراشباشی بود که بیشتر از یه صد سال پیش، اینجور عمارت زییایی به دستور اون ساخته شد.

خونه ای در دو طبقه که هم چون دیگه خونهای تاریخی کشور، از حیاط اندرونی و خارجی برخورداره. جالبه که بدونین،‌ هشتی این عمارت تاریخی،‌ در ضلع جنوبی قرار داره و اگه قصد ورود به حیاط اندرونی رو داشته باشین، باید از راه حیاط خارجی وارد شید و راه دیگه ای ندارین.

ایوانا، همه ستون دار بوده و معماری دید جالبی به خونه بخشیده. زیر زمین این خونه هم حوض بزرگی داره و از قشنگتر ترین بخشای بنا هستش.
حموم خاص میرزا مهدی هم در ضلع شمالی قرار داره.
گچ بریای قشنگتر و هنرمندانه بنا در کنار تزیینات چوبی اون و آینه کاریای سقف، ابهت خاصی رو به بنا داده که واسه عکاسان، محفلی خوبی واسه شکار لحظات زیباست.

این خونه در سال ۱۳۷۹ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شد.
واسه مشاهده خونه به خیابون ثقه الاسلام مراجعه کنین.

پیشنهادای همیشگی

۱- از دست زدن با پنجره ها و دیواره های نقاشی شده و گچ کاری شده خونهای قدیمی دوری کنین. این خونها، امانتی در دست نسل امروزه که باید درست و سالم در اختیار نسل بعد قرار بگیره.

۲- خونهای قدیمی تبریز، بخشی از میراث ایرانیاس. همه مردم فرهنگ دوست کشورمون از گوشه گوشه کشور در کمک به حفاظت از این آثار تاریخی، بشتابند.

۳- معرفی خونهای قدیمی شهر تبریز، از راه سایت کامل گردشگری چند زبانه و چند رسانه معرفی شه.

۴- این خونها در پرتال گردشگری تبریز ۲۰۱۸ درج شه.

۵- معرفی خونهای قدیمی تبریز در پایانه های اتوبوسرانی و هواپیمایی شهر معرفی شه.

۶- در کنار هر خونه، کتیبه ای چند زبانه واسه معرفی خونه ارائه شه.

گشتی در خونهای قدیمی دیار اولینا رو در قسمت بعدی هم همراه باشین.

[ منابع: شهرداری تبریز، ،‌خبرگزاری فارس، خبرگزاری ایرنا، سازمان پیشرفت گردشگری، خونهای قدیمی تبریز، محمدعلی کی نژاد، محمدرضا شیرازی، تهران، فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، مؤسسه تألیف ترجمه و نشر آثار هنری ،۱۳۸۹]