چگونه سنگاپور، سنگاپور شد؟ درس هایی از خصوصی سازی یک غول

سنگاپور، غول فناوری آسیا و یکی از کشورای فعال در میدون اقتصاد علم بنیانه. کشوری که حالا ۳ دانشگاه در فهرست ۱۰۰ دانشگاه برتر جهان داره.
حتی جلوتر از سوئد و سوییس و کانادا. حتی جلوتر از فرانسه و ژاپن. چه شد که یه از داغون ترین کشورای جنوب شرق آسیا در ۶۰ سال گذشته، حالا یکی از غولای اقتصاد و فناوری دنیاس و دانشجویان بین المللی، آرزوی تحقیق و تحصیل در مراکز آکادمیک و فناورانه اونو در سر پرورش می دن؟

سنگاپور رو یکی از برندگان خصوصی سازی واقعی در جهان می دونن. خصوصی سازی، سیاستی دراز مدته که می تونه با ایجاد تغییر در ساختار اقتصاد کشور، روی زندگی مردم عادی  تاثیر زیادی بزاره. یکی از کشورهایی که تجربه خصوصی سازی رو در دهه گذشته با موفقیت اجرا کرده، سنگاپوره. کشوری که امروزه به عنوان یکی از پیشرفته ترین  اقتصادای بازار آزاد دنیا شناخته می شه و از فضای اقتصادی خالی از فساد و هم تولد ناخالص داخلی بالا استفاده میکرد. داستان خلاصه خصوصی سازی یه غول رو در گزارش امروز ما بخونین. به امید اینکه خصوصی سازی در این عصر ۱۴۰۰ با الهاماتی از غولای خصوصی سازی جهان، تسریع و آسون کردن شه.

پیش زمینه خصوصی سازی در سنگاپور

تمرکز هدف دار و ملی سنگاپور در ده های جور واجور، دچار تغییرات اساسی زیادی شده.
در سنگاپور دهه ۱۹۶۰، تصور باقی موندن وجود داشت و در دهه ۱۹۷۰ تصور متمرکز بر بهره روی در دهه ۱۹۸۰، دقیق شدن و فوکوس کردن روی پیشرفت و بازدهی مردمی و هم  سرمایه گذاریای با ارزش افزوده قرار گرفته بود. در دهه ۱۹۹۰ میلادی هم انتظارات و استقبال از تغییرات دائمی مورد توجه قرار داشت. اصولات، روش هدف دار کلی سنگاپور این بوده که پوئنای مثبت به وجود اومده به وسیله  موقعیت هدف دار خود رو با ایجاد لوازم کلاس بالای حمل و نقل و تولد تقویت کنه و بعد همین راه و روش رو در میدونای مالی و خدماتی هم  استفاده کرد.

این کار با پیشرفت لوازم پیچیده مخابراتی و فناوری اطلاعات انجام شد تا مهارتای نیروی کار در این کشور دائم پیشرفت یابد و سرمایه های فناوری جهانی هم جذب شه.
در واقع، سنگاپور تلاش کرد که فناوریای قبلا امتحان پس داده رو استفاده کنه تا با خطر کمتری مواجه شه.
سنگاپور تونست در فاصله سالای ۱۹۶۰ تا اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی، به اندازه متوسط ۸ درصد رشد اقتصادی برسه.

لوازم و زیر ساختای ملی در این راه، نقش مهمی رو اجرا می کردن چون طبیعتا، کیفیت این زیر ساختا و لوازم، یکی از عوامل مهم تعیین کننده پیشرفت اقتصادیه.  مثلا پیشرفت لوازم مخابراتی، یکی از مهمترین عواملی بوده که در تصمیم گیریای شرکتای چند ملیتی واسه حضور در کشورای جور واجور نقش اجرا کرده.

در  اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی دولت سنگاپور، به این نتیجه رسیده بود که اقتصاد این کشور، اون قدر بلوغ یافته که بتونه بخش خصوصی رو به موتور اصلی محرک خود بدل کنه.
این شروع راهی بود که به واگذاری سهام شرکتای جور واجور  وابسته به دولت سنگاپور منتهی شد.
دامنه فعالیت این شرکتا بسیار جور واجور بود. از خطوط هوایی گرفته تا شرکتای کوچیک تر. در عین حال، قرار بر این بود که دولت بیشتر از نصف ارزش سهام خود در این شرکتا رو حفظ کنه.
مثلا سهام خطوط هوایی سنگاپور به معرض فروش گذاشته شد.
اما دولت، کنترل نسبی خود رو بر اون نگهداشت.

خصوصی سازی سنگاپور چیجوری شروع شد؟

برنامه خصوصی سازی سنگاپور به صورت رسمی درمارس ۱۹۸۵ میلادی اعلام شد.
کمیته واگذاری بخش عمومی در ژانویه ۱۹۸۶ تشکیل شد و اولین گزارش خود رو در فوریه سال بعد نشون داد. این کمیته، ۹۹ شرکت دولتی رو بررسی و ۱۵ شرکت در  فهرست لیستینگ قرار داد. ۵۲ شرکت دولتی از طرف این کمیته، واسه خصوصی سازی عرضه نشده ان و علل مختلفی واسه اتخاذ اینجور تصمیمی مطرح  بود. مثل شرکتای اجتماعی و شرکتایی که سود رسون نبودن.

علل اغاز خصوصی سازی در سنگاپور

دولت سنگاپور به این نتیجه رسیده بود که لازم نیس بازم در همه فعالیتای تجاری حضور داشته باشه و می تونه اونا رو به بخش خصوصی واگذار کنه.
در عین حال، این هدف مطرح بود که روح تازه های به بازار سهام سنگاپور دمیده شه.  از  جنبه ای،  خصوصی سازی واسه سنگاپور به این معنی بود که بار بعضی از مسئولیتای دردسر ساز می تونه از دوش دولت این کشور ورداشته شه.
رهبران جوون سنگاپور، تمایلی به خصوصی سازی نشون می داندند و به فکر بودن که اندازه وابستگی مردم سنگاپور به پولت، به شکلی غیر منطقی بالاست و این انتظار پیش امده که دولت باید هر مشکلی رو که به وجود می آورد خودش حل کنه.

رهبران جوون سنگاپوری به فکر بودن که این دیدگاه باید فرق کنه و دولت از نقش جفت و جور آورنده مستقیم امکانات اجتماعی و کار و کاسبی خارج شه و به جای اون، نقش ناظر و اداره کننده رو رو دوش بگیره.

روش  های خصوصی سازی مالکیت در سنگاپور

خصوصی سازی در سنگاپور با تدوین قوانین مناسب شروع شد.
در بیشتر موارد،‌ خصوصی سازی به شکل کامل انجام نمی شد و دولت سنگاپور بازم به عنوان مالک سهام بیشتر باقی می مونه. اما بعضی شرکتای دولتی کوچیک تر به شکل  کامل هم خصوصی شدن. نکته دیگه این بود که تمایل به نگهداری مالکیت بعضی شرکتا در دست دولت سنگاپور هم وجود داشت و این موضوع علل مختلفی داشت. یکی از اونا، نگرانی در مورد چگونگی اداره شرکت در دوران پس از  خصوصی سازی و نبود  تمایل به همکاری با شرکای جدید بود.

اما این موضوع هم مطرح می شد که امکان داره در صورت واگذاری سهام بعضی شرکتای بزرگ به بخش خصوصی،  توانایی جذب سهام در بازار به مشکل بر بخوره. با این حال، خصوصی سازی در سنگاپور در جنبه های جور واجور شروع شد و ادامه پیدا کرد.
مهمترین شرکتایی که در سنگاپور خصوصی سازی شدن، حمل و نقل و مخابرات و اداره بند سنگاپور و صنعت برق بود.

این نوشته را هم از دست ندهید :
گردشی با دایناسورهای متحرک پارک ژوراسیک تهران

خصوصی سازی بندر سنگاپور

در مباحث مربوط به خصوصی سازی اداره بنادر جهان، از خصوصی بندر سنگاپور به عنوان یه نمونه موفق یاد می شه.
سنگاپور، حالا یکی از رفت و اومد ترین بنادر تجاری دنیاس. اما در ده های گذشته، در مورد ظرفیت پذیرش باز، از هنگ کنگ عقب افتاد. این بندر در سال ۱۹۹۷ میلادی خصوصی شد و از ان پس تونست سرعت و کیفیت خدمات خود رو زیاد کنه.

بندر سنگاپور امروز در مورد وزن بار جا به جا شده ، شلوغ ترین بندر دنیاس. بندر سنگاپور، در عین حال، در اشتغال زایی و درآمد ملی سنگاپور هم خیلی مهمه و در روبرو شدن با بحرانای اقتصادی جور واجور هم موفق ظاهر شده.  خصوصی سازی این بندر یکی از تجارب موفق در دنیاس.

خصوصی سازی مخابرات در سنگاپور

از  اواسط دهه ۱۹۸۰، دولت سنگاپور به فکر خصوصی کردن صنعت مخابرات افتاد و شرکت تله کامز سنگاپور ، در لیستینگ بازار بورس قرار گرفت. در سال ۱۹۸۹، تله  کامز تحولات ساختار زیادی رو تجربه کرد و به نام اون به سینگ تل (تله کام سنگاپور) تبدیل شد.
تحولات ساختار سینگ تل در این جهت بود که جنبه تجاری و خدمات رسانی اون به مشتریان تقویت شه و این جور شد که سینگتل ، به یه شرکت بسیار سود رسان سنگاپوری تبدیل شد و در نتیجه وقتی در  سال ۱۹۹۳  میلادی عرضه عمومی اون شروع شد، درخواست واسه خرید سهامش بسیار بالا بود. سینگ تل، در این راه به یکی از بزرگ ترین  شرکتای سنگاپور تبدیل شد و به سرمایه گذاری روی لوازم شبکه ای و فناوریای جدید روی اورد.

خصوصی سازی برق  در سنگاپور

خصوصی سازی برق در سنگاپور یکی از باحال ترین تحولات در خصوصی آینده این کشور بوده.
سنگاپور داره به  آخرین بخش از خصوصی سازی بازار برق نزدیک می شه و ۲۵ شرکت به دنبال سهمی از این وسیله واسه خود هستن. این شرکت حالا خدمات جدید تر و گسترده تری به مشتریان ارائه میدن.
چون میدون رقابت واسه تامین برق به چیزی مثل رقابت در میدون خدمات گوشی موبایل تبدیل شده.
هر چی این رقابتا بیشتر شه، احتمال اینکه مشتریان از اون بهره  بیشتری ببرن و مثلا تماشاگر کاهش هزینه ها باشیم بالاتر میره.

آزاد سازی بازار برق سنگاپور از سال ۲۰۰۱ میلادی مورد توجه بازار قرار گرقت و از اون زمان، گزینه هایی پیش روی مشترکان برق بالاتر رفته. در مرحله اول، مشتریائی که مصرفشون بالای ۲ مگا وات بر ساعت بود، یعنی مشتریان صنعنتی و تجاری، تونستن در مورد شرکت ارائه دهنده خدمات برق، دست به انتخاب بزنن. اما در نیمه دوم  سال جاری میلادی، این انتخاب در اختیار خونواده های معمولی هم قرار می گیره. این در حالیه که قبلا، انتخابی در این مورد نبود و برق به وسیله شرکت دولتی تامین می شه.
وجود گزینه انتخاب شرکتای خصوصی تامین کننده برق و رقابت بین اونا به این معنیه که تلاشای دولت سنگاپور از سال ۲۰۰۱ میلادی واسه کاهش هزینه برق میتونه به  نتیجه برسه.

درسای خصوصی سازی در سنگاپور چیه؟

سوال مهمیه. این رو دانشجویان و محققان رشته های مدیریت، اقتصاد، کار و کاسبی، فناوری اطلاعات و ارتباطات خوب توجه کنن. تجربه خصوصی سازی در سنگاپور، یافته های عملی و نظری زیادی رو به همراه داشت. البته باید توجه داشت که سنگاپور، به عنوان یه شهر کوچیک و کم منابع، وضعیتی متفاوت از خیلی از کشورای جهان داشته اما تجربه اون در میدون خصوصی سازی شاید بتونه به سیاست گذاران کشورای دیگه هم کمک کنه.

آمار سالای گذشته نشون داده که کارکرد و سودآوری شرکتای دولتی یا وابسته با دولت در سنگاپور پس از خصوصی شدن بهبود پیدا کرده و این موضوع باعث شده که دولت به تدوام راه خصوصی سازی با در نظر گرفتن وضعیت بازار تمایل نشون بده.

اولین درس خصوصی سازی در سنگاپور  این بود که باید هدف مشخصی از سیاستای خصوصی سازی و اون چیزی که قراره از اون انجام بشه وجود داشته باشه. مثلا سنگاپور تلاش کرد با در نظر گرفتن موقعیت اقتصادی و فناوری خود، خصوصی سازی رو طوی بکنه که شرکتی مثل سینگ تل، واسه چالشای فنی و رقابتی در سطح جهانی اماده شه و بتونه در بازار سهام هم جنبش بسازه. این در حالیه که در بعضی کشورای دیگه جهان، خصوصی سازی با در نظر گرفتن نگرانیای مالی صورت میگیره اما سنگاپور در این مورد هدف اصلی خود از خصوصی سازی رو افزایش بهره وری قرار داد. مثل سینگ تل تا قبل از خصوصی سازی اش هم در حال بلعیدن منابع عمومی نبود و از لوازم با کیفیت و هم قدرت رقابت جهانی استفاده میکرد.

دومین درس این بود که راه و روش خصوصی سازی باید درخشش دهنده هدفای سیاسی دولت باشه. در مورد سنگاپور، راه و روش برنامه ریزی شده و مرحله داری وجود داشت که نشون دهنده آزاد سازی کم کم اقتصاد بود. مثلا اینکه بازار لوازم مخابراتی در سال ۱۹۸۹، بازار موبایل در سال ۱۹۹۷ و بازار خط ثابت تلفن در سال ۲۰۰۰ آزاد شدن. قوانین لازم در هر مرحله تدوین می شد تا تضمین کننده کیفیت و خدمات باشه.

سومین درس هم همین بود که اگه خصوصی سازی در چارچوبی به طور کامل نهادینه و قانونی انجام شه، موفقیت آمیز تر میشه. این موضوع قبلا به وسیله بانک جهانی هم مورد تاکید قرار گرفته بود که اگه خصوصی سازی در کشورهایی با تجارب آزاد و با فضای مناسب سرمایه گذاری و با قوانین و نهادهای متناسب صورت بگیره، سود مالی و اقتصادی بسیار بیشتر رو به همراه میاره.