دانلود مقاله اطمینان و اطلاعات
ز) براى تقویت روحى
Widget not in any sidebars
1ـ به خود اطمینان دهیم که پیشرفت خواهیم کرد.
2ـ انگیزهها و محرکهاى مطالعه را باید همیشه در ذهن زنده نگه داشت تا شوق به مطالعه على الدوام باشد ؛ مثل انگیزه معنوى. از کسب رضاى خدا، تقرب به او، خدمت به بشریت و…
3ـ به خود تلقین کنید که به مسائل مورد مطالعه علاقمندید، زیرا رکن اصلى تلاش و تحقیق، عشق و علاقه است.
4ـ علاقه اکتسابى است و با تلقین و تشویق خود مىتوان آن را افزایش داد و در جمیع، وجود آن مایهى عدم احساس خستگى است.
ح) مسئله استراحت در مطالعه
استراحت براى مطالعه امرى ضرورى است و لازم است در هر فاصله زمانى استراحتى ولو چند دقیقهاى به عمل آید. ذهن فقط در دقایق معینى مىتواند آمادگى پذیرش مطالب و فراگیرى آن را داشته باشد. پس از آن مدت خسته و ملول مىشود.
مدتى که در یک جلسه مطالعه براى بزرگسالان مىتوانیم در نظر بگیریم حدود 45 ـ 50 دقیقه است که پس از آن یک استراحت 10 ـ 15 دقیقهاى لازم خواهد بود. اگر بتوانیم در شبانه روز حدود 4 ساعت مطالعه مستمر داشته باشیم در فاصله هر سه ربع 15 دقیقه باید به استراحت پرداخت و قطعاً بازده چنین مطالعهاى از بازده 4 ساعت مطالعه بدون استراحت بیشتر است.
در دقایق مربوط به استراحت بهتر است از جاى خود برخیزیم، دیگر فکر نکنیم خود رادر معرض هواى آزاد قرار دهیم، قدم بزنیم چشم به نقاط دور دست بدوزیم، مناظر زیبا را بنگریم و حتى لقمه غذایى یا شکلاتى را در دهان بگذاریم.
براى رفع خستگى ناشى از مطالعهى مستمر بهتر است در مطالعه تنوع ایجاد شود ؛ مثلا اگر دو ساعت در زمینهى جامعهشناسى مطالعه شده فعلاً مقدارى هم تاریخ یا داستانى ولو فکاهى مطالعه شود یا دو کتاب در زمینه جامعهشناسى انتخاب شود. پس از مطالعهى 30 صفحه از کتاب اول 30 صفحه هم از کتاب دوم مطالعه شود و یا اگر فقط یک کتاب براى مطالعه داریم، یک ساعت از بخش اول آن و ساعت دیگر از بخش دوم آن مطالعه کنیم (به شرطى که فهم سنجش دوم مربوط به فهم سنجش اول نباشد.)
انتخاب کتاب از لحاظ نوع کاغذ و حروف چاپ هم در به تأخیر انداختن زمان شروع خستگى مؤثر است؛ مثلاً کاغذ کتاب اگر مات باشد بهتر است. زیرا کاغذ براق چشم را خسته مىکند و یا اگر حروف چاپ درشت و سیاه (طول حرف 3 و عرض آن 1/5 میلیمتر) باشد، چشم را کمتر خسته مىکند.
ط) براى بهرهگیرى از نتایج مطالعه
اینک در حال مطالعهایم، وقتى است که مىگذرد، فرصتى است که از دست مىرود، پس چه بهتر که از نتایج این تلاشها بهرهاى حاصل شود. براى وصول به این هدف:
1ـ به آن چه مىخوانیم فکر کنیم، مطلبى را یک باره رد یا قبول نکنیم. چون این امر دام خطرناکى براى ذهن ماست .
2ـ در ذهن خود نویسنده را انتقاد کنیم، از او سئوال نماییم، اشکال بگیریم خود را در جاى او بگذاریم و خلاصه پس از نقد آن قبول کنیم. این امر به حقیقت نوعى جبههگیرى علیه واردات ذهن ما است.
3ـ مطالب را در ذهن دسته بندى کنیم و به آن نظم منطقى دهیم تا روابط علت معلولى آن کشف و مشخص شود و بیشتر در ذهن بماند.
4ـ نکات مهم و رئوس مطالب و نیز آنچه که در حین مطالعه در ذهن پیدا مىشود و جرقههایى که پدید مىآید را یادداشت و تلخیص کنیم و بخصوص مسئلهاى که داراى قدر و ارزش کافى باشد فایده تلخیصها و یادداشتها این است که با نگاهى مىتوان آن را در ذهن مجسم کرد.
5ـ براى اطمینان از درک آنچه خواندهایم ضرورى است به سئوالاتى که در پایان هر بخش در برخى کتب دیده مىشود جواب گوییم. این امر کنترلى براى اتقان آموختههاى ما است.
6ـ پس از پایان مطالعه یک بخش، یک فصل یا یک کتاب سعى شود که مطالب دوره گردد. رئوس مطالب، سر فصلها و عناوین را بار دیگر از نظر بگذرانیم و حتى مطالب آن مورد اظهار نظر مجدد قرار گیرد و با دیگران در این باره بحث شود. اینها و دیگر مسائلى از این قبیل از اصول و نکاتى است که رعایت آن موجب افزایش موفقیت آدمى در مطالعه مىگردد.
ى) استخراج مطالب (فیش بردارى)
فیش به معناى کاغذ یا مقوایى است که روى آن مطالبى یادداشت شود تا بعداً مورد استفاده قرار گیرد.
بخش اعظم وقت محقق به مطالعه، جمع آورى اطلاعات و استخراج مطالب مىگذرد. مطالعه اسناد منابع خود نوعى مشاهدهى غیر مستقیم است که براى ضبط و کنترل باید یادداشت شود و نکات مورد نیاز بروى فیشها منعکس گردد. پیامبر اکرم (ص) مىفرماید: دانش چون شکار است و نوشتنى چون بندى بر پاى آن. هدف از فیش نویسى عبارت است از: گرد آورى مطالب در فرصتهاى مختلف، یادداشت کردن نکتهها به خاطر مرور و مطالعهى مجدد و جبران فراموشى و کمک به نارسایى حافظه، یادداشت کردن مطالب تا در فرصتى مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد، به هدر نرفتن وقت صرف شده در مطالعه، تسریع در یادگیرى و جایگزینى بهتر ذهنى جمع آورى مطالب جهت اثر ارزشمند علمى و تهیهى متن سخنرانى.
Widget not in any sidebars
1ـ به خود اطمینان دهیم که پیشرفت خواهیم کرد.
2ـ انگیزهها و محرکهاى مطالعه را باید همیشه در ذهن زنده نگه داشت تا شوق به مطالعه على الدوام باشد ؛ مثل انگیزه معنوى. از کسب رضاى خدا، تقرب به او، خدمت به بشریت و…
3ـ به خود تلقین کنید که به مسائل مورد مطالعه علاقمندید، زیرا رکن اصلى تلاش و تحقیق، عشق و علاقه است.
4ـ علاقه اکتسابى است و با تلقین و تشویق خود مىتوان آن را افزایش داد و در جمیع، وجود آن مایهى عدم احساس خستگى است.
ح) مسئله استراحت در مطالعه
استراحت براى مطالعه امرى ضرورى است و لازم است در هر فاصله زمانى استراحتى ولو چند دقیقهاى به عمل آید. ذهن فقط در دقایق معینى مىتواند آمادگى پذیرش مطالب و فراگیرى آن را داشته باشد. پس از آن مدت خسته و ملول مىشود.
مدتى که در یک جلسه مطالعه براى بزرگسالان مىتوانیم در نظر بگیریم حدود 45 ـ 50 دقیقه است که پس از آن یک استراحت 10 ـ 15 دقیقهاى لازم خواهد بود. اگر بتوانیم در شبانه روز حدود 4 ساعت مطالعه مستمر داشته باشیم در فاصله هر سه ربع 15 دقیقه باید به استراحت پرداخت و قطعاً بازده چنین مطالعهاى از بازده 4 ساعت مطالعه بدون استراحت بیشتر است.
در دقایق مربوط به استراحت بهتر است از جاى خود برخیزیم، دیگر فکر نکنیم خود رادر معرض هواى آزاد قرار دهیم، قدم بزنیم چشم به نقاط دور دست بدوزیم، مناظر زیبا را بنگریم و حتى لقمه غذایى یا شکلاتى را در دهان بگذاریم.
براى رفع خستگى ناشى از مطالعهى مستمر بهتر است در مطالعه تنوع ایجاد شود ؛ مثلا اگر دو ساعت در زمینهى جامعهشناسى مطالعه شده فعلاً مقدارى هم تاریخ یا داستانى ولو فکاهى مطالعه شود یا دو کتاب در زمینه جامعهشناسى انتخاب شود. پس از مطالعهى 30 صفحه از کتاب اول 30 صفحه هم از کتاب دوم مطالعه شود و یا اگر فقط یک کتاب براى مطالعه داریم، یک ساعت از بخش اول آن و ساعت دیگر از بخش دوم آن مطالعه کنیم (به شرطى که فهم سنجش دوم مربوط به فهم سنجش اول نباشد.)
انتخاب کتاب از لحاظ نوع کاغذ و حروف چاپ هم در به تأخیر انداختن زمان شروع خستگى مؤثر است؛ مثلاً کاغذ کتاب اگر مات باشد بهتر است. زیرا کاغذ براق چشم را خسته مىکند و یا اگر حروف چاپ درشت و سیاه (طول حرف 3 و عرض آن 1/5 میلیمتر) باشد، چشم را کمتر خسته مىکند.
ط) براى بهرهگیرى از نتایج مطالعه
اینک در حال مطالعهایم، وقتى است که مىگذرد، فرصتى است که از دست مىرود، پس چه بهتر که از نتایج این تلاشها بهرهاى حاصل شود. براى وصول به این هدف:
1ـ به آن چه مىخوانیم فکر کنیم، مطلبى را یک باره رد یا قبول نکنیم. چون این امر دام خطرناکى براى ذهن ماست .
2ـ در ذهن خود نویسنده را انتقاد کنیم، از او سئوال نماییم، اشکال بگیریم خود را در جاى او بگذاریم و خلاصه پس از نقد آن قبول کنیم. این امر به حقیقت نوعى جبههگیرى علیه واردات ذهن ما است.
3ـ مطالب را در ذهن دسته بندى کنیم و به آن نظم منطقى دهیم تا روابط علت معلولى آن کشف و مشخص شود و بیشتر در ذهن بماند.
4ـ نکات مهم و رئوس مطالب و نیز آنچه که در حین مطالعه در ذهن پیدا مىشود و جرقههایى که پدید مىآید را یادداشت و تلخیص کنیم و بخصوص مسئلهاى که داراى قدر و ارزش کافى باشد فایده تلخیصها و یادداشتها این است که با نگاهى مىتوان آن را در ذهن مجسم کرد.
5ـ براى اطمینان از درک آنچه خواندهایم ضرورى است به سئوالاتى که در پایان هر بخش در برخى کتب دیده مىشود جواب گوییم. این امر کنترلى براى اتقان آموختههاى ما است.
6ـ پس از پایان مطالعه یک بخش، یک فصل یا یک کتاب سعى شود که مطالب دوره گردد. رئوس مطالب، سر فصلها و عناوین را بار دیگر از نظر بگذرانیم و حتى مطالب آن مورد اظهار نظر مجدد قرار گیرد و با دیگران در این باره بحث شود. اینها و دیگر مسائلى از این قبیل از اصول و نکاتى است که رعایت آن موجب افزایش موفقیت آدمى در مطالعه مىگردد.
ى) استخراج مطالب (فیش بردارى)
فیش به معناى کاغذ یا مقوایى است که روى آن مطالبى یادداشت شود تا بعداً مورد استفاده قرار گیرد.
بخش اعظم وقت محقق به مطالعه، جمع آورى اطلاعات و استخراج مطالب مىگذرد. مطالعه اسناد منابع خود نوعى مشاهدهى غیر مستقیم است که براى ضبط و کنترل باید یادداشت شود و نکات مورد نیاز بروى فیشها منعکس گردد. پیامبر اکرم (ص) مىفرماید: دانش چون شکار است و نوشتنى چون بندى بر پاى آن. هدف از فیش نویسى عبارت است از: گرد آورى مطالب در فرصتهاى مختلف، یادداشت کردن نکتهها به خاطر مرور و مطالعهى مجدد و جبران فراموشى و کمک به نارسایى حافظه، یادداشت کردن مطالب تا در فرصتى مناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد، به هدر نرفتن وقت صرف شده در مطالعه، تسریع در یادگیرى و جایگزینى بهتر ذهنى جمع آورى مطالب جهت اثر ارزشمند علمى و تهیهى متن سخنرانى.


Comments are closed.